با عبور هرم جمعيتي کشورمان از جواني به ميانسالي در سالهاي اخير، حالا زنگ خطر بزرگ تري به صدا در آمده ،مهاجرت نوجوانان.
مهاجرتي که روزگاري فرجام نخبگان ايراني بود و حالا به دهه هشتاديها رسيده
مهاجرتي نگران کننده که يکي از زيانهاي آن، تهي شدن جامعه از نيروهاي کاريست که بايد در آينده جاي افراد سن و سال دار و بازنشسته را بگيرند. وضعيتي که رومه سازندگي در ويژه نامه نوروزي خود در گزارشي بدان پرداخته و در ادامه ميتوانيد گزيده از آن را مطالعه کنيد:
در حالي که آمار مهاجرت ايرانيان به خارج از کشور روز به روز رو به افزايش است، برخي معتقدند شکل مهاجرت بايد آنقدر برنامه ريزيشده و صحيح باشد که زندگي آدم را بهتر کند، نه اينکه مشکلي روي مشکلها بگذارد.
سال آخر دبيرستان را تمام کرده اند و قبل از اينکه بخواهند وارد پيش دانشگاهي شوند، بايد بار سفر ببندند و بروند جاي ديگري از اين دنيا آن هم به قصد ادامه تحصيل؛ يکي ميرود مجارستان که خلباني بخواند، يکي ديگر راهي انگليس ميشود. هماني که همچنان به روياي کودکي اش وفادار مانده و ميخواهد يک جراح حاذق مغز شود.
ديگري از اول هم اهل ساز و موسيقي بود، از هنرستاني در آلمان پذيرش گرفته. آن يکي که چهار پنج ماهي از بقيه کوچکتر است هم عازم انگليس ميشود تا معماري بخواند. همه شان ميدانند اين اول راه است. بايد اول دوره کالج را بگذرانند و بعد وارد دانشگاه شوند.
سينا تقريبا سه سال پيش ايران را به مقصد انگليس ترک کرد. همه روال کارهايش را قانوني انجام داد. دو سال را در کالج گذراند و بعد براي ورود به رشته پزشکي هفت خاني را از سر گذراند. حالا دانشجوي سال اول پزشکي است. روزهاي سختي را گذرانده، اما ميگويد واقعا ارزشش را داشت
سينا ميگويد: «اينجا فقط يک سد کنکور نيست؛ چندين سد است که بايد از آنها عبور کني. ميگويند ميخواهي پزشک شوي؟ خب به جز درس خواندن چه کرده اي؟ زندگي اجتماعيت چطور بوده؟
هيچ کار عامالمنفعهاي کرده اي؟ اصلا اگر با بيماراني مواجه شوي که به لحاظ روحي به کمک نياز داشته باشند چکار ميکني؟»
پدر ماني که پسرش سه سال پيش در هفده سالگي از ايران مهاجرت کرد، علت پذيرفتن اين موضوع را مشکل کار در ايران عنوان ميکند.
ميگويد همين شرايط بوده که باعث شده بپذيرد پسرش تنها از اينجا برود، چون فکر ميکند اگر اينجا ميماند آينده نامعلومي داشت.
«بايد چکار ميکرد؟ اينجا ميماند ميرفت دانشگاه، بعد از فارغ التحصيلي ميرفت اسنپ کار ميکرد؟»
بر اساس پژوهش انجامشده توسط مؤسسه گالوپ در سال 2015 که بر موضوع ميزان ميل به مهاجرت تمرکز کرده، در بين بيست کشور ابتدايي، ايران رتبه نهم مهاجرت در دنيا است.
مريم کياني، کارگزار مهاجرت از شرايط به مراتب آسانتر براي مهاجرت نوجوانهاي زير هجده سال ميگويد:
اينکه چرا بچههاي کمسنوسال يعني متولدين دهههاي هفتاد و هشتاد مهاجرت ميکنند دو بحث را به همراه دارد. در واقع يکي از دلايل کاهش سن مهاجرت شرايط راحت تري است که براي ارائه ويزا به بچههاي زير هجده سال وجود دارد. اين بچهها نه ارزيابي ميشوند و نه به آيلتس نياز دارند. در واقع آنها از 14، 15 سالگي مهاجرت ميکنند و با سيستم آموزشي کشور مقصد منطبق ميشوند.
مسأله ديگر اين است که خب وقتي بچهها در چنين سنيني براي ادامه تحصيل مهاجرت ميکنند و کالج را در همان کشور مقصد ميگذرانند، خيلي راحتتر ميتوانند به دانشگاههاي برتر آن کشور راه پيدا کنند، چون از طريق همان سيستم آموزشي درس خوانده اند و هماهنگ شده اند. اين در حالي است که شرايط براي ورود به دانشگاههاي برتر براي افرادي که با ليسانس ميروند خيلي سختتر ميشود.
درباره این سایت